به گزارش شهرآرانیوز، شاهنامه اثری مشهور و ماندگار در ادبیات کهن ایرانزمین است که با اقتباس از داستان های آن در هنرهای نمایشی، می توان آثار بینظیری خلق کرد. شاهنامه فردوسی اثریست که همه عناصر مورد نیاز در نمایش نامه نویسی حرفهای و مدرن امروز را در خود دارد. قصه و داستان و پیچیدگی های قصه را به وفور در آن می توان یافت. همچنین درونمایه های لازم برای ایجاد انواع ژانرهای نمایشی مانند ژانر حادثهای، هیجانی،عاشقانه، تاریخی و علمی تخیلی در این اثر سترگ وجود دارد. از سایر اصول نمایش نامه نویسی اعم از جزئیات چگونگی ایجاد بحران، ساختن نقطه عطف و نقطه اوج و ابهام هم در آن دیده میشود.حتی گاه فردوسی در داستان های خود به طراحی لباس و صحنه هم پرداخته است. در شاهنامه تمام شخصیتهای مورد نیاز برای خلق یک درام قوی وجود دارد و زنان نیز همپای مردان در ماجرهای آن نقش آفرینی میکنند.
نمایش اسبی به نام شبرنگ گزیدهای از داستان کیخسرو، پاک دین و نیک سرشت، از دوران نوجوانی تا به پادشاهی رسیدن ایران است که مهدی سیم ریز در متن بدون زیاده گویی به اصل ماجرا پرداخته است. همچنین محمد جهانپا که خود دانش آموخته تاتر هست با شیوه صحیح کارگردانی که برای دومین بار پا بر عرصه ساخت داستان های شاهنامه گذاشته است با تلفیق موسیقی، فرم، نور، صورتک و عروسک به خوبی از عهده کارگردانی آن برآمده است.
بازیهای بازیگران در نمایش «اسبی به نام شبرنگ »، بهجا و درست است و تصور هر بازیگر دیگری یا هر شکل دیگری از بازی را در قالب شخصیتهای متعدد نمایش دشوار میسازد. محمد تقی نژاد ، امیر احسان امیر پور، جلال کریم زاده، نازیلا نوروزی، علی نوروزیان و.... با فرمِ های ایستادن، بیانِ موجز و سکوتهای به جا پهلوانان و اساطیر شاهنامه ای تماشایی خلق کرده اند.
در قسمتهایی از نمایش اسبی به نام شبرنگ، داستان از طریق حرکات فیزیکی به همراه موسیقی بسیار خوب مبین قهرمانی و صورتکها و عروسکهایی که فرشته ابراهیمی و زهرا اخلاقی طراحی و ساخت آن را به عهده داشتند روایت میشود و وحید ممیزی به عنوان طراح حرکات فرم نمایش، با فرم های در راستای متن، نقش به سزایی در باور پذیری نمایش به مخاطب دارد.
طراحی صحنه «اسبی به نام شبرنگ» که مهدی شریفی آن را به عهده داشته است و ما پیش تر آن را در دو کار قبلی محمد جهانپا ( آش آشتی کنان و افسانه مار دوش) دیدهایم بسیار کاربردی کار شده و محمد جهانپا با خلاقیت کارگردانی استفاده صحیح آن را به رخ تماشا گر میکشد و بازی سازهای نمایش که در جای جای نمایش به سرعت آن راتعویض میکنند، به جذابیت کار می افزاید.
طراحی های نور رابطه مستقیم با فضاهای درونی و بیرونی، زمان و مکان ، توهم و کابوس و… متن نمایشنامه دارند و در این نمایش که جا به جایی دکور بسیار زیاد است، در هر صحنه نور متفاوتی را میبینیم که محمود کریمی با استفاده از تکنیکهای نور پردازی، خوب از عهده آن برآمده است. در صحنههای بیابان، دریا، قصر، جنگ و.... هر کدام نور به خصوصی کار شده است مخصوصا نورهایی که از کنار و کف صحنه به بازیگر میتابد سایههای بسیار زیبایی در دیواره های کنار صحنه و سالن ایجاد و تقابل یا کنتراست خوبی را به تماشاگر نشان میدهد .
درمجموع باید گفت نمایش «اسبی به نام شبرنگ» اثری دلنشین و دوستداشتنی است که میتوان از تماشای آن لذت برد و پشیمان نشد.
نوشته سعید صبوری